مرکز مشاوره و پاسخگویی

 

 

نظریه های فلسفی در باب آزادی و انواع آزادی

از آزادی به عنوان یکی از اصلی ترین مفاهیم نظری فلسفۀ سیاسی معاصر، تعاریف و برداشت های مختلف و گاه متعارضی ارائه شده است تا آنجاکه این مفهوم به یکی از پیچیده ترین مفاهیم اندیشه سیاسی معاصر بدل گردیده است.

آزادی در تاریخ معاصر امری مقدس تلقی شده است؛ آزادی یکی از ارزش های مورد توجه در حقوق بشر و یکی از موضوعات بنیادین در این حوزه می باشد جالب آنکه این توجه به آزادی به حدی است که حتی تک صدا ترین نظام های سیاسی قرن بیستم ( مثلاً اتحاد جماهیر شوروی ) نیز حداقل در گفتار، از آن دفاع کرده اند.

حال به معرفی اندیشه گروهی از اندیشمندان و فلاسفه صاحب نام زمانه پرداخته می شود ، که نقش بی بدیلی در توسعه و تحول مفهوم امروزین آزادی داشته اند.

برخی از اندیشمندان مغرب زمین، آزادی را چنین معنا می کنند:


 اسپینوزا : انسان آزاد کسی است که تنها به موجب عقل زندگی می کند .


 لایب نیتس : آزادی، خودانگیختگی عقل است .


 کانت : آزادی عبارت از استقلال از هر چیز سوای قانون اخلاقی که توسط وجدان یا عقل عملی درک می شود.


 کرنستون : آزادی برای انسان، حکومت روح است .


 جان استوارت میل : پیشرفت سیاسی و اجتماعی تنها در نتیجه بهتر شدن افراد در جامعه امکان پذیر است و آن زمانی تحقق می پذیرد که آزادی وجود داشته باشد و افراد تحت تأثیر آن بتوانند استعدادهای خود را پرورش داده و به کمال برسانند .

 

جان لاک

همانطور که مکفرسون به شیوایی بیان داشته است جان لاک را می توان نویسنده سند مالکیت دولت سرمایه دار لیبرال نامید. به گفته برایان مگی، لاک کسی است که به عقیده عموم، شالوده فکری دموکراسی لیبرال و فلسفه تجربی را او ریخته است. یکی از وجوه تاثیرگذار اندیشه لاک، دیدگاه او راجع به آزادی است. به نظر ایشان آزادی یعنی رهایی از محدودیت و تجاوز دیگران و این رهایی در جایی که قانون نیست، نمی تواند وجود داشته باشد. آزادی آن نیست که هر کس هر کاری خواست انجام بدهد.


جان استوارت میل

ستاره ای بود که در ابتدای قرن نوزدهم در آسمان اندیشه انگلستان درخشید و بعد از حیات خود جهان اندیشه بعد از خود را متأثر کرد. جهان فلسفه با پدیده ای مواجه شد که هر یک از آثارش در منطق، سیاست و اقتصاد، خود جریان ساز مسیرهای نوین تفکر شد. یکی از تأثیرگذارترین آموزه های جان استوارت میل آموزه آزادی اوست که شامل سه بخش می شود.

 

نخست؛ شامل آزادی فکر و احساس، آزادی بیان و آزادی مطلق عقاید و عواطف نسبت به هرچیز است که باشد خواه نسبت به مطالب نظری و خواه علمی و خواه آزادی علمی و اخلاقی و دینی.

 

دوم، آزادی ذوق و آزادی دنبال کردن پیشه است؛ آزادی اینکه نقشه زندگی را چنان که با منش زندگی ما سازگار است شرح کنیم و از جانب دیگران مادامی که به آنها آسیبی نرساند هایم مانعی در راه ما گذاشته نشود .

 

سوم، آنکه افراد آزادند برای هر منظوری که بخواهند با هم گروهی تشکیل دهند به شرط اینکه به دیگران آسیبی نرسانند.

هیچ جامعه ای آزادی کامل ندارد مگر اینکه این آزادی ها به صورت مطلق و بی قید و شرط در آن موجود باشد.

 

امانوئل کانت

فیلسوف شهیر آلمانی در قرن هجدهم که بانی فلسفه مدرن بود. برای کانت آزادی یک ایده است که در قلمرو آزمون برای آن جایگاهی نیست، و اگرچه انسان با اخلاقی زیستن است که آزاد است.
اما نباید آزادی به این صورت را جدای از آزادی در فلسفه سیاسی کانت فهم کرد. آزادی در نزد کانت جایگاهی بسیار والا دارد. ازنظر کانت، آزادی از یک سو یگانه حق ذاتی انسان است که نه دادنی است و نه گرفتنی؛ بلکه از لحظۀ تولد، با اوست، و همۀ حقوق اساسی دیگر انسان در این معنا ریشه در آزادی او دارند. از سوی دیگر، آزادی برای کانت ایده ای عقلانی است؛ اما نه یک ایدۀ صرف مانند سایر ایده ها.

آزادی نزد کانت یگانه ایده ای است که به تمامی حاضر و واقع است؛ یعنی، ابژکتیو، بالفعل و مؤثر در جهان حضور دارد، چنانکه اگر نیک بنگریم، دست او را در همۀ آفاقِ عمل و نظر در کار خواهیم دید.

 

فردریش فون هایک

همانطور که میلتون فریدمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد بیان داشته است هایک را می توان سرچشمه روشن بینی در دوران معاصر نامید. کسی که اندیشه های روشن او در وسعت بخشیدن به فهم ما از معنا و ضروریات جامعه آزاد یاری بخش بوده است. حمایت تمام قد و او از آزادی زبانزد خاص و عام بود به گونه ای که آمارتیاسن که خود همانند فون هایک برنده جایزه نوبل اقتصاد بود این حمایت را غلوّآمیز
می خواند.

آزادی از منظر هایک وضعیتی است که در آن هرکسی می تواند از دانشش برای رسیدن به اهدافش استفاده کند.

 

آمارتیاسن

فیلسوف و اقتصاددان آمریکایی هندی الاصلی است که در تاش برای پیریزی علم اقتصاد بر مناسبات انسانی تر، رویکرد قابلیت را به عنوان جایگزین رویکرد مطلوبی تگرایی معرفی کرد. یکی از مفاهیم اساسی که در نظریه قابلیت وجود دارد، مفهوم آزادی است.


آمارتیاسن چنان اهمیتی به آزادی می دهد که توسعه را نیز به صورت فرآیند بسط آزادی های واقعی مردم تعریف می کند .

 

آیزایا برلین

فیلسوف، اندیشه نگار و نظریه پرداز سیاسی بریتانیایی بود و آوازه بلندش در بیشتر عمر مرهون گفتوگوهای درخشان، دفاع از لیبرالیسم، حمله به تحجر، تعصب و تندروی های سیاسی بود. معروفترین کار برلین در نظریه سیاسی فرق است که او در نوشت های به نام دو مفهوم از آزادی، میان آزادی منفی و آزادی مثبت می گذارد.


چراکه معتقد است مادامی که مسائل مهم روزگار خود را نفهمیده ایم مواضع و فعالیت هایی که داریم حتی برای خود ما نیز روشن نخواهد بود و یکی از بزرگترین این مسائل نزاعی است که به قول ایشان در باب دو مفهوم آزادی شکل گرفته است.

برلین ، معتقد است که آزادی عبارت از فقدان موانع در راه تحقق آرزوهای انسان است. انسان به لحاظ هستی شناسی دارای سه مشخصه مهم یعنی آزادی، آفرینندگی و آگاهی است. مشخصه آزادی، نخستین و بنیادی ترین ویژگی انسان است. اگر به وجه فلسفی آزادی توجه کنیم، موضوع اختیار در مقابل جبر مطرح است.

 

برلین در آثارش کوشیده است تعریفی جامع از آزادی و انواع آن به دست دهد . به باور برلین آزادی امری تجربی و ساده نبود که بتوان آن را از راه آزمایش رد یا قبول کرد.

@psychomod

برلین و تعاریف مختلف آزادی

چنانکه گفته شد، آزادی از نظر برلین در معناهای متنوع و کثیری تعریف شده است؛ تعاریفی که یاد کردن از همه آنها کاری است دشوار. پس در اینجا تنها به اساسی ترین تعاریف آن پرداخته، آن را مورد مطالعه قرار می دهیم. برلین در آثارش از دو نوع آزادی سخن می گوید:


۱. آزادی منفی
امروزه میزان قابل توجهی از بحث بین متفکران آزاداندیش بر سر تفاوت میان آزادی مثبت و آزادی منفی می باشد.
این دو برداشت از آزادی در فلسفه سیاسی معاصر نقش عمیقی داشته، تعیین کننده بسیاری از فعالیت ها بوده اند. برلین برای هر کدام از انواع آزادی تعریفی ارائه می کند مثلاً او در تعریف آزادی منفی می نویسد: « آزادی منفی عبارت است از نداشتن موانع، اینکه بر سر فعالیت هایی که فرد مایل به انجام آنهاست کسی اعم از دولت، اجتماع و نهادهای اجتماعی و یا افراد مانعی ایجاد نکنند ».
بر اساس این تعریف فرد تنها در صورتی فاقد آزادی می باشد که دیگران او را از وصول به هدفش باز دارند به عنوان مثال فرض کنید شخصی را از چیدن گل در باغ منع کرده اند ( با تمسّک به این قانون که با چیدن گل باغ زیبایی خود را از دست خواهد داد ) در اینجا قانون آزادی عمل شخص را محدود ساخته است.

 

اگرچه از نظر برلین آزادی را نمی توان مفهومی بی قید و مانع توصیف کرد اما به اعتقاد او باید جهانی باشد که در آن قلمرو، آزادی پادشاهی کند و هیچ متجاوزی بدان تخطی نکند.

 

به نظر رابرتسون آزادی منفی بر فارغ بودن از موانع و محدودیت های خارجی یا بیرونی دلالت دارد و شعار آزادی رایج در کشورهای مردم سالار معاصر غربی و آزادی خواهی لیبرالیسم اصیل و بی پیرایه همین است . البته در اینجا منظور از منفی، صفت بدی نیست، بلکه به معنی ناکافی بودن می باشد.

 

فرانتس نویمان، در تعریف آزادی منفی یا آزادی حقوقی معتقد است که آزادی یعنی فقدان منع در امور زندگی و این برداشت پایه نظریه لیبرال درباره آزادی است

 

برخی از متفکران غربی آزادی را مترادف با آزادی سلبی ذکر کرده اند و معتقدند که: قلمرویی از کنش فردی است که در آن صاحبان قدرت حق ندارند، فرد را از کار دلخواهش باز دارند تا به کاری که نمی خواهد وادار کنند .


در تعریف آزادی منفی یا سلبی، مشخص نمی شود که آزادی از چه؟ و آزادی برای چه؟ همین ابهام زمینه بهره برداری نادرست و سوءاستفاده فرصت طلبان و دین گریزان را فراهم نموده است.

 

۲. آزادی مثبت
منظور از آزادی مثبت این است که دولت باید با مداخلۀ ایجابی ( اقدامات مثبت ) شرایط برخورداری افراد جامعه را از آزادی فراهم کند. بنا به این نگرش کار دولت عرضۀ خوشبختی به افراد نیست بلکه فقط فراهم آوردن شرایطی است که افراد بتوانند با به کار انداختن ظرفیت های خود خوشبختی خود را جستجو کنند.

به عنوان مثال دولت با فراهم ساختن امکان تحصیل برای تمام افراد جامعه، زمینه را فهم مفهوم آزادی برای افراد جامعه آماده می سازد چراکه تنها کسانی می توانند آزادی را به عنوان یک ارزش پذیرفته، بر اساس آن رفتار نمایند که به آگاهی لازم دست پیدا کرده باشند؛ امری که تنها از رهگذر آموزش همگانی امکان پذیر می باشد.

معنی مثبت آزادی در تفکر غرب در رابطه با عقل شکل می گیرد.

 

آدولف بنژامن کنستان

اما این تنها برلین نبود که برای آزادی انواعی در نظر می گرفت سال ها پیش از او شخصی به نام آدولف بنژامن کنستان در خطابه ای به سال ۱۸۱۹ میادی این دو برداشت متفاوت از آزادی را با عناوین آزادی باستانی و آزادی مدرن دسته بندی کرد.


برداشت او از آزادی مدرن را این گونه تعریف کرده اند: لزوم تبعیت از قانون، عدم بازداشت خودسرانه، محکومیت به مرگ و خشونت و بد رفتاری به سبب اراده دل بخواه یک یا چند نفر.

به اعتقاد او در آزادی مدرن این حق هر کسی است که عقایدش را بیان کند، به آنچه بدان ایمان دارد عمل کند، با دیگران انجمن کند ( چه برای بحث درمورد منافعشان و چه برای گذراندن اوقات شان به هر شیوه ای که دوست دارند ) نهایتاً این حق هرکس است که نقشی در حکومت داشته باشد چه با انتخاب همه مقامات خاص و چه از طریق نمایندگی و یا طلب آنچه که مقامات صاحب منصب کم و بیش مجبورند به آنها ترتیب اثر دهند.

علی رغم این تفاوت نهادن میان مفهوم منفی و مثبت/باستانی و مدرن آزادی، دشواری های متعددی در خصوص آزادی و نسبت این دو با یکدیگر وجود دارد به عنوان نمونه انقیاد و اسارت گروهی از مردم در برابر گروه دیگر چگونه توجیه شدنی است؟


کنستان پاسخ آماده ای برای سوال مذکور در آستین دارد؛ آزادی چیزی نیست که همۀ مردم آن را بخواهند.
به باور او همه انسانها این عقیده را ندارند که آزادی تنها هدف آنهاست چراکه بسیاری هستند که حاضرند آزادی خود را در برابر اجتماع، سنت و ... فدا کنند. بسیاری از مردم انقیاد و تبعیت کامل فرد در برابر اقتدار را پذیرفته، تمام رفتارها و اقدامات خود را به نظارت و کنترل جمع در آورده اند. ان دسته از انسان ها هیچ اهمیتی به استقلال فردی نمی دهند و چه در افکار و چه در رفتار / عمل هیچ حقی برای خود قائل نمی باشند. بسیاری از رفتارهای امروز ما که آنها را می ستائیم ( رفتارهایی که بر حق آزادی انتخاب فرد تاکید دارند برای بسیاری از مردمی که کنستان آنها را تبعیت کنندگان از آزادی باستانی می نامد، جرم، بی حرمتی و توهین به مقدسات قلمداد می شد.
شاید حق با کنستان باشد اگر بخش بیشتری از زندگی را دردستان کسانی که سلب آزادی می کنند، قرار دهیم نادرست است اما می توان بخشی از آزادی خود را به دلخواه به دیگران انتقال دهیم؛
عملی که حفظ آزادی باقی مانده تنها از این طریق ممکن می باشد.

 



آدرس تلگرام من:

https://telegram.me/psychomod

 

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.

 

۰۱/۰۷/۰۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی