تفاوت فکر و احساس
تفاوت فکر و احساس
اغلب اوقات وقتی به افراد میگوییم احساس شما چیست، در مورد افکار خود حرف می زنند .
مثلا اگر از آنها بپرسیم وقتی آن شخص به تو جواب منفی داد چه حسی داشتی ؟ میگویند : این که دوستم نداره !
خیلی وقتها به جای پیدا کردن احساس حقیقی، افکار خود را دنبال می کنیم و این باعث می شود که احساس حقیقی ما نادیده گرفته شود .
اگر شخصی که جواب منفی شنیده در آن لحظه واقعا با احساس خود ارتباط پیدا کند می تواند جواب سوال بالا را این گونه بدهد :
ترسیدم، خشمگین شدم، غمگین شدم و ...
احساسات و افکار دو چیز متفاوت هستند.
اما احساسات ارتباط نزدیکی با افکار،خاطرات و تصورات ذهنی دارند.
مثلا وقتی احساس ترس می کنید، ممکن است افکاری راجع به اشتباه کردن، خاطراتی راجع به تجربیات ترس آور قبلی یا تصویرهای ذهنی ترسناک به ذهنتان خطور کند.
این فرایند " معنا بخشیدن" به تجربه هایمان است. یعنی ما برای یک احساس یک معنایی می سازیم که می تواند با معنایی که برای دوستمان است متفاوت باشد.
آدرس تلگرام من:
کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.