گرایش افراد به جراحی زیبایی
چه عواملی بر گرایش افراد به جراحی زیبایی تاثیر دارد؟
از زمانی که بشر پا به عرصه وجود گذاشت مساله زیبایی برای او مهم بوده و در جهت نیل به آن تلاش کرده است. در هر حال باید دانست که تمایل به زیبایی و تلاش برای بدست آوردن آن یک امر جهانی است. از گذشته های دور، زمانی که انسان توانست خود را در آب ببیند، متوجه شد که زیبایی ظاهر علاوه بر استعداد ذاتی ضامن یک سری مراقبتها همراه با ایجاد تغییرات نیز میباشد که بشر میتواند در ظاهر خویش بوجود آورد، دریافت این حقیقت و غریزه طبیعی زیبایی دوستی، سبب ایجاد حرفه ها و علومی گشت که هدف همه آنها پیدا کردن روشها و ایجاد راههایی برای تغییر و دخالت در ظاهر انسان و بهدست آوردن هر چه بیشتر زیبایی ظاهر بود. که یکی از این راهها جراحی زیبایی است.
در قرن بیستم، مخصوصا در چند دهه اخیر برداشت های تازهای از زیبایی شده است و زیبایی به عنوان مجموعهای از مولفههایی چون تناسب اندام، آرایش، پوشش و جذابیت و بینقص بودن تعریف میشود. تلفیق زیبایی با دستاوردهای صنعتی و پزشکی باعث شده است زیبایی دیگر تنها یک مشخصه طبیعی و زیستی نباشدو ویژگی اکتسابی پیدا کند.امروزه جراحی زیبایی به عنوان یکی از شایعترین اعمال جراحی در سطح جهان مطرح است که میزان بهرهگیری از آن رو به فزونی است. هر ساله هزاران عمل زیبایی در دنیا انجام میگیرد تا نمای اندامها و صورت فرد زیباترگردد و افراد بتوانند احساس ارزشمندی از خود داشته باشند و دیگران نیز از دیدن آنها احساس رضایت نمایند. این عمل در کشور ایران نیز به وفور انجام میشود و در دهه اخیر میزان این عمل به شدت افزایش یافته تا جایی که سالیانه ۱۶۰ میلیارد ریال صرف انجام اعمال زیبایی میشود. ایران همچنین رتبه اول را از نظر تعداد جراحیهای زیبایی انجام شده در جهان دارا میباشد.
اپیدمی و تاریخچهی جراحی زیبایی
هرساله دهها هزار نفر به طور خود خواسته اقدام به جراحی زیبایی میکنند تا ظاهر جسمانی خود را تغییر دهند. برای مثال، در سال ۱۹۹۴، انجمن آمریکایی جراحان پلاستیک و ترمیمی بیش از ۳۹۰۰۰۰ جراحی زیبایی انجام دادند که بخش اعظم آنها مربوط به لیپوساکشن ، بزرگ کردن سینه، جراحی زیبایی بینی و کشیدن پوست صورت بوده است. این آمار کمتر از میزان واقعی آن برآورد شده است، چراکه جراحان عمومی و پزشکان سایر تخصص ها نیز جراحی زیبایی انجام میدهند. در نهایت اینکه این جراحیها به منظور افزایش رضایت افراد از ظاهرشان صورت گرفته است و احتمالا در بسیاری از موارد برای افزایش عزت نفس بوده است.
گرایش به زیبا بودن و دقت و توجه به ظاهر در حد معمول امری بهنجار، پسندیده و حتی نشاندهنده سلامت روان است اما در جوامع امروزی به علت تاکید بیش از حد بر زیبایی و تصاویر ارائه شده از سوی بلاگرها، مجلات مد و زیبایی، سینما و تلوزیون و رسانهها و حتی پزشکان و آرایشگران این توجه خصوصا در زنان شکلی افراطی به خود گرفته است. روزانه افراد ساعات و هزینههای بسیار زیادی را صرف آن میکنند و حتی گاهی تمایل به تغییر آن دارند.
نکته جالب توجه آن است که طبق تحقیقات انجام شده، همهی زنان تقریبا حداقل یکبار در زندگی خود دچار احساس شرم و نارضایتی از ظاهر بودهاند و این امر مختص قشر خاص، طبقه اجتماعی و سطح تحصیلات خاص نمیشود. همچنین یافتههای نظرسنجی نشان دادهاند که ، حدود یک سوم افراد از قیافه خود ناراضی هستند و اگر این نارضایتی را به یک جنبه از قیافه محدود کنیم، این رقم به پنجاه درصد میرسد(ژاندا،۲۰۰۱). طبق گزارشهای اسپیتزر و هندرسون بیش از ۸۰ درصد زنان دنیا از بدن خود ابراز نارضایتی میکنند (مایر و کرودر،۲۰۰۶).
تحقیقات نشان میدهند ادراکات اجتماعی که از تصویر بدنی ایدهآل وجود دارد تقاضا برای جراحی زیبایی را افزایش میدهد(رفعت و مارگات،۲۰۰۲) .در بررسی که در سال ۱۹۹۷ در آمریکا انجام شد ۵۶ درصد زنان و ۴۳ درصد مردان از ظاهر فیزیکی خود رضایت نداشته اند و در ادامه بررسی ها از آن سال تا سال ۱۹۹۹افزایش ۱۱۹ درصدی در درخواست جراحی زیبایی دیده شد و در سال ۱۹۹۹، چهار میلیون نفر تحت جراحی زیبایی قرار گرفته اند و در سال ۲۰۰۳ در آمریکا، ۳/۸ میلیون نفر جراحی زیبایی انجام دادهاند (توتونچی و فخاری،۱۳۸۶). این در حالی است که مالتز(۱۹۹۸) معتقد است که انجام یک جراحی مختصر چهره و صورت در برخی بیماران، شخصیت آنها را به طور چشمگیری تغییر میدهد و زندگی آنها را متحول میکند، اما انجام جراحیهای زیبایی عمده در برخی دیگر، هیچ تغییری را در زندگی آنها ایجاد نمیکند. وی پس از مطالعات و بررسیهای مختلف نتیجه گرفت که مسئله اصلی، تغییر ظاهر فیزیکی بیماران نیست بلکه تغییر تصوری است که آنها از خویشتن، در ذهن ایجاد نمودهاند (جهانگیری،۱۳۸۴).
ملاکهای زیبایی در طی زمان و مکان متغییر است و زنان مجبور میشوند تا با این ملاکها همنوا شوند. نمونهها در سراسر فرهنگها روشن میکند که زنان اغلب در جهت رسیدن به استانداردهای زیبایی و کامل بودن به سختی تلاش میکنند. یکی از نمونهها در ایران است که آمار قابل توجهی از دختران و زنان جوانی که اقدام به رینوپلاسی زیبایی، میکنند دارد.حتی وجود باندهای زخم یا چسب زخم روی بینی جنبه پرستیژ دارد. اعمال جراحی زیبایی دیگری نظیر تغییر اندازه سینه، برداشتن چربیهای شکم و باسن و انواع متنوع جراحیهای زیبایی در ایران محبوبیت دارد (لیپس،۲۰۰۶).
این درحالی است که در نظر بیشتر افراد این احتمال که ظاهر جسمانی، عامل تعیین کنندهی میزان علاقهی دیگران به فرد باشد اندکی غیر دموکراتیک است زیرا برخلاف منش و شخصیت، ظاهر جسمانی عاملی است که کنترل کمی روی آن داریم و از این رو منصفانه نیست که از آن به عنوان دوست داشتن کسی استفاده شود. درواقع زمینهیابی های انجام شده در طول چند دهه نشان داده است که مردم در دوست داشتن دیگران برای جذابیت جسمانی رتبهی مهمی قایل نمیشوند اما رفتار واقعی مردم عکس آن را نشان داده است. (اتکینسون، ترجمه رفیعی؛ ۱۳۸۳).
گیفورد (۲۰۰۸) در مرور تاریخی خود، علاقهمندی روانشناسان به روانشناسی جراحی زیبایی بیماران را از زمان فروید (۱۹۱۸) به بعد مورد بررسی قرار داد. اندکی پس از آن به دنبال جنگ جهانی اول، پیشرفت هایی در علم پزشکی و نیز موفقیت هایی در جراحی ترمیمی افراد دچار بد ریختی بدن یا چهره حاصل شد. این گزارشهای مثبت منجر به رشد جراحی پلاستیک بهعنوان یک روش انتخابی برای افرادی که دچار بد ریختی در ظاهر خود شده بودند، کمک کرد و هیچ نوع ارزیابی روانپزشکی در این زمینه صورت نگرفت.
این افراد عموما به عنوان افرادی بسیار روان رنجور و یا خودشیفته شناخته میشدند. گزارش شده است که شکایات بیماران از ظاهرشان غالبا ناشی از تعارضات درون روانی است که به صورت شکایات جسمانی نمود مییابند. جراحان متوجه بیمارانی شدند که میل سیری ناپذیری نسبت به جراحی دارند و اقدام به جراحیهای زیبایی متعددی مینمایند تا به چهرهی ایدهآل خود دست یابند ولی هیچگاه به آن دست نیافتند.این افراد تا جایی پیش میروند که اشتغالات ذهنی فزایندهای درمورد ظاهر خود پیدا میکنند که موجب گسترش یک تصویر تحریف شده از بدن و خود شده و حتی به گونهای پیشرفت میکند که زمینه ابتلا به اختلال بد ریختی بدنی را فراهم سازد.
در چنین شرایطی سوالی که پیش میآید این است که چه عواملی سبب گرایش افراد به جراحی زیبایی میشود؟
تصویر بدنی
بر اساس مطالعات پیشین به نظر میرسد تصویر بدنی نقش اساسی در جستجوی عملهای زیبایی دارد. طی چند سال اخیر، نگرانیهای بیماران در مورد تصویر تنشان قبل و بعد از عمل جراحی زیبایی مورد مطالعه قرار گرفته است. همانطور که نارضایتی از تصویر تن میتواند انگیزه افراد را برای انجام عملهای جراحی زیبایی افزایش دهد، اختلالات روانپزشکی که به وسیله اختلال در تصویر تن شناخته میشوند مانند اختلال بد ریختی بدن و اختلالات خوردن، ممکن است بین این افراد شایع باشد (سارور و کررند، ۲۰۰۴).
تصویر بدنی عموما به عنوان « تصویری که از بدن در ذهن وجود دارد و به عبارتی، طریقی که بدن ادراک میشود » تعریف میشود. تصویر تن، شیوهای است که یک فرد خود را مفهوم سازی میکند و بیشتر به جنبههای ناهشیار و جسمانی مربوط میشود (پریزاده ،۱۳۹۱).
تصویر بدنی غالبا به عنوان یک ساختار چند بعدی شامل شناخت، هیجان و عناصر رفتاری شناخته میشود. بعد اول، ادراکی است و منعکس کننده برآورد شخص از سایز و اندازهی بدنش است. بعد دوم مولفهای است ذهنی که مربوط به نگرشهای فرد نسبت به بدنش است. بعد آخر مولفه رفتاری و مربوط به میزان تاثیر پذیری رفتار فرد نسبت به ادراکات یا احساسات وی درباره بدنش است.(کش و پروزینسکی،۱۹۹۰).
نارضایتی از تصویر تن، دربرگیرنده تفاوت بین ویژگیهای فعلی بدن فرد با آنچه در حال حاضر به وسیله فرد ادراک میشود یا آنچه که می خواهد باشد است؛ که معمولا با هیجانات منفی همراه است. (کش،۱۹۹۸؛ به نقل از بلبلی، حبیبی و رجبی، ۱۳۹۲).
مطالعات اولیه درمورد تصویر تن تحت تاثیر مفهومی بود که هنری هد آن را طرحواره بدن مینامید؛ یک مکانیزم عصبی فرضی که در نتیجه عدم هماهنگی اعضای بدن در ذهن فرد ایجاد میشود. بعد از آن در سال ۱۹۳۰ تصویر بدنی توسط مطالعات شیلدر از یک مفهوم عصب شناختی به یک مفهوم روانپویشی تبدیل شد (کش و اسمولاک، ۲۰۱۱).دهه ۱۹۹۰ نقش محوری در تکامل مفهوم تصویر بدنی داشته است. مطالعات فیشر(۱۹۹۰) و کش، پروزینسکی و تامسون (۱۹۹۰) در زمینه مفهوم بندی، ارزیابی و بررسی آسیبشناختی تصویر بدن نقش بسزایی داشتهاند. (به نقل از کش و اسمولاک، ۲۰۱۱).
نارضایتی از تصویر بدنی در ابتدای نوجوانی با مجموعه اختلالات خورد و خوراک و افسردگی رابطه دارد.(تامسون و اسمولاک، ۲۰۰۹؛ ضیغمی محمدی و مژده، ۱۳۹۰).
اختلالات تصویر تن در نوجوانان دختر معمولاً بر ویژگیهای بدنی خاص متمرکز است.متداولترین مطالعات (به علت ارتباط آنها با اختلالات خوردن ) شامل نارضایتی از وزن و شکل بدن میشود. (فیوزنر، تونسنت و همکاران،۲۰۰۷)؛ اما طیف دیگری از نگرانیها مانند نگرانی درباره ویژگیهای چهره ای، ظاهر پوست، عضلانی بودن، تناسب اندام و قدرت بدنی در ارتباط با تصویر تن در دختران وجود دارد. (اسمولاک،۲۰۰۴).
نارضایتی از تصویر تن بهعنوان انگیزه اولیه برای انجام عملهای جراحی در نظر گرفته میشود. مطالعهی متقاضیان جراحی زیبایی نشان داده است که قبل از عمل جراحی، نارضایتی از تصویر تن به مقدار زیادی در آنها مشاهده شده است. (کش و اسمولاک،۲۰۱۱؛ خواجهالدین و ایزدیمزیدی، ۱۳۹۱؛ بنی اسدی، ۱۳۹۱).
باید توجه داشت که تصویر بدنی ماهیتی ایستا ندارد، بلکه مدام در حال تغییر است و تحت تاثیر خلق، تجربیات فیزیکی و محیطی قرار میگیرد و ماهیت کاملا روانی دارد نه جسمانی. (اسلون، ۲۰۰۲).
باید در نظر داشت که نگرانی شدید از ارزیابی منفی توسط دیگران منجر به نارضایتی از تصویر بدنی شده و شخص را با دو سوال اصلی به چالش میکشد:
۱_آیا ارزش من در جهان تحت تاثیر ظاهر جسمانی من است؟
۲_ آیا ظاهر من غیرقابل قبول است؟
تداوم این نارضایتی منجر به افسردگی، اضطراب اجتماعی و پایین آمدن عزت نفس میگردد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
تصویر بدنی عزت نفس
بررسی تصویر تن در افراد از این نظر حائز اهمیت است که تصویر ذهنی که آنها از بدن خود دارند میتواند به نوعی بیانگر میزان اعتماد به نفس، اضطراب و حتی میزان افسردگی در آنها باشد. بهگونهای که افراد با تصویر بدنی منطبقتر با واقعیت، احتمال دارد از عزت نفس بهتری برخوردار باشند و کمتر دچار اضطراب و افسردگی شوند. (فریحی و علیپور، ۱۳۸۸).
کش و لابارگی (۱۹۹۶) الگوی شناختی- رفتاری از ارتباط بین تصویر بدنی و عزت نفس ارائه کردهاند که نظریهی «طرحواره شناختی» نامیده شده است. در این مدل، تصویر بدنی حاصل ادراک فرد در نظر گرفته میشود که طی فرایندی شکل میگیرد که ما جسممان و جسم افراد دیگر را ادراک میکنیم و سپس آنها را با هم مقایسه میکنیم و این مقایسه را درونی کرده و براساس چنین مقایسهای، تصویر بدنی خودمان را اصلاح میکنیم. در این مدل عزت نفس با احساسات دربارهی ظاهر جسمانی دارای رابطه تنگاتنگی دانسته شده است. زیرا از یک سو ظاهر جسمانی تحت تاثیر عزت نفس است تا جذابیت جسمانی واقعی (اسلون ،۲۰۰۲) و از سوی دیگر رابطه بین عزت نفس و تصویر از خود اینگونه مشخص میشود که اگر فرد عقیده ضعیف و منفی نسبت به خود داشته باشد عزت نفس ضعیفی خواهد داشت و این روی احساس فرد نسبت به خودش تاثیر میگذارد (پورآقاجان، ۱۳۸۶).
در تحقیقی که بر نمونهای از دانشجویان ترکیه انجام گرفته ۸/۴۳ درصد نارضایتی بدنی، ۸۵ درصد رفتار وسواسی، ۶۵ درصد کنارهجویی اجتماعی به دلیل احساس نازیبایی و ۸/۴ درصد معیارهای کامل اختلال بدشکلی را نشان دادند. (بساکنژاد و غفاری،۱۳۸۶).
مطالعات نشان دادهاند که زنانی که اعتماد به نفس بالایی دارند، کمتر تمایل به جراحی زیبایی دارند و از سوی دیگر، زنانی که تصویر منفی از بدن خود دارند، اعتماد به نفس کمتری دارند. همچنین مطالعات نشان داده اند که جراحی زیبایی اثر مثبت و قابل توجهی در اعتماد به نفس ، رضایت از خود ، هویت خود جسمی ، خود خانوادگی و خود اجتماعی دارد. (فالزی و برنول،۱۹۹۰).
تصویر بدنی اضطراب اجتماعی
ظاهری که بـرای خود شخص و برای دیگران دیدنی و نمایش دادنی است، میتواند به منزلهی نشانهای برای تفسیر کنش بهکار رود. در نتیجه، بدن نه تنها موجودیتی ساده بلکه وسیلهای عملی برای کنارآمدن با اوضاع و احوال بیرونی است و حالات چهره و حرکات بدن، محتوای اساسی نشانههایی است که ارتباطات روزمره ما مشروط به آنهاست و برای آنکه بتوانیم نظارتی مداوم و موفق بر چهره و بدن خود اعمال کنیم، جنبهای از خود را نشان میدهیم که همگان آن را بپذیرند.
گافمن سه نوع داغ ننگ متفاوت را نام میبرد؛ نخستین نوع: زشتیها و معایب مربوط به بدن است؛ انواع بدشکلیهای جسمانی. نوع دوم:نـواقص و کمبودهـای مربـوط بـه شخصیت افراد را شامل میشود و سومین نوع: داغ ننگ قومی و قبیله ای است کـه منظـور از آن، داغ ننگ های مربوط به نژاد، ملیت و مذهب است. (گافمن،۲۰۰۷). فرد داغ خورده، که از زشتی رنج میبرد، ممکن است در واکنش به این موقعیت، با تلاشی مستقیم، آنچه به مثابه مبنای عینـی نقصش بشمار میرود از بین ببرد، مثل اقدام به جراحی پلاستیک.
هدف گافمن در این مطالعات نشان دادن این واقعیت است که افراد در تعاملات اجتماعی خـود همواره در تلاش اند اعضای بدن خود را کنترل کرده و صرفاً آن بخشی را در سپهر اجتماعی نمایش دهند که مورد پذیرش دیگران باشد. گافمن ادعا می کند افراد کنش هایی را مینمایانند که کمتر شان آنها را در زندگی روزمره زیر سوال برده و داغ ننگ برآن زده شود. گافمن نشان میدهد که کنترل شخص بر حرکات بدن خود، در تمامی کنشهای اجتماعی، باید تا چه حد دقیق، کامل و پایان ناپذیر باشد. او باید از هرگونه فراموشی یا اهمال در کنترل بدنی خود بپرهیزد. بنابراین، بدن نه فقط موجودیتی ساده، بلکه وسیلهای عملی برای کنار آمدن با اوضاع و احوال بیرونی است، و حالات چهره و حرکات بدن، محتوای اساسی نشانههایی است که ارتباطات روزمره ما مشروط به آنهاست و برای آنکه بتوانیم با دیگران در تولید و باز تولید روابط اجتماعی و هویت شخصی خود شریک شویم، باید بتوانیم نظارتی مداوم و موفق بر چهره و بدن خود اعمال کنیم .(چاوشیان و آزاد،۱۳۸۰). از این رو گافمن مدیریت تاثیرگذاری را مطرح میکند و به نظر او افراد میخواهند در کنش متقابل جنبهای از خود را نمایش دهند که مورد پذیرش دیگران و جامعه پسند باشند. پس به نظر میرسد جامعه پسند شدن و کسب ارزش احترام در جامعه میتواند در گرایش زنان به انجام عملهای زیبایی موثر باشد.
تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفتهاند، نشان میدهند که بسیاری از افرادی که از خود تصویر ذهنی درستی ندارد و به سمت جراحی های زیبایی میروند تصور میکردند که با جراحی زیبایی میتوان ارزش و منزلت خود را در جامعه بالا برد، با جراحی زیبایی دوستان و آشنایان آدم را بیشتر تحویل میگیرند، با جراحی زیبایی میتوان احترام مردم را به خود بیشتر کرد و…
همچنین نتایج تحقیقی دیگر بیان میکند که از بین ۱۸۷ شرکت کننده که میانگین سنی ۳۴ سال و میانگین تحصیلی نزدیک به لیسانس داشتند، ۴/۶۴ درصد زنان شاغل در بخش خصوصی هستند. که این مسئله نشان میدهد که هر چه زنان بخواهند منزلت اجتماعی بیشتری به دست آورند، تمایل آنها به جراحی زیبایی بیشتر میشود و برعکس.
شخصیت
کی از مفاهیم پایداری که در طی تاریخ بشر همراه با مفهوم شخصیت آمده است، صفات جسمانی است. از گذشتههای دور این عقیده بر مردم حاکم بود که افراد چاق آدمهای خوش مشرب و شاد و افراد لاغر خجالتی، مضطرب و عصبی هستند. از آنجا که ظاهر بخش مهمی از هویت فرد است و در موقعیت های اجتماعی، بلافاصله دربرخورد با دیگران نمایان میشود، بنابراین اهمیت این سازه شخصیتی مهم است.
همچنین می توان گفت یکی از عواملی که در میزان ارزشی که فرد برای خود احساس می کند دخالت عمده دارد ویژگی های شخصیتی اوست . از نظر روانشناسان ویژگی های شخصیتی، اساس الگوهای رفتاری افراد می باشد. شخصیت عبارت است از: نمایه کلی الگوهای رفتاری و صفات هیجانی فرد که به ما اجازه می دهد تا رفتار بشر را پیش بینی کنیم. شخصیت هرکس نسبتا ثابت و قابل پیش بینی است. (کاپلان و سادوک،۲۰۰۳). شخصیت هر فرد جنبه ی آشکار منش اوست که به نحوی در دیگران اثر می گذارد و به شکل گیری بسیاری از جنبه های زندگی او کمک میکند (دیورن، ۲۰۰۳). نظریه های مختلفی دربارة ساختار شخصیت انسان و چگونگی شکل گیری آن مطرح شده است. بخشی از نظریه پردازان شخصیت می خواهند بدانند ویژگی های اصلی شخصیت انسان کدام هاست. بر همین اساس، نظریه پردازان مختلف دربارة تعداد عوامل شخصیتی بحث کرده اند، به طوری که برخی به سه عامل، برخی به پنج عامل، و برخی به شانزده عامل اشاره داشته اند. مک ری و کوستا یکی از مطرح ترین نظریه ها را دربارة تعداد ویژگی های شخصیتی ارائه کرده اند (پروین و جان،۱۳۸۹). آن ها، از بین همة عوامل و ویژگی های شخصیت، پنج عامل اصلی را شناسایی کرده اند که عبارت اند از:
روان رنجوری ،برون گرایی ،گشودگی به تجربه ، سازش پذیری و وظیفه شناسی. به اعتقاد آن ها ویژگی های کلی شخصیتی را می توان بر اساس این پنج عامل دسته بندی کرد .در حال حاضر، این نظریه از مطرح ترین نظریه ها در حوزة ویژگی های شخصیتی است و این پنج ویژگی به نام پنج ویژگی بزرگ شخصیتی معروف شده است( فرنگوس و فراگکوس، ۲۰۱۱).
ظاهر بخش مهمی از هویت فرد است و در موقعیت های اجتماعی بلافاصله در برخورد با دیگران نمایان میشود، بنابراین اهمیت این سازه شخصیتی بسیار بارز است. ظاهر فیزیکی قسمت مهمی از تصویر بدنی است زیرا اولین منبع اطلاعاتی است که دیگران برای تعاملات اجتماعی با فرد از آن استفاده میکنند. ظاهر اشخاص بخشی از نظام شخصیتی آنها را تشکیل میدهد. احساس لذت و غرور حاصل از زیبایی یا احساس ناخوشایند زیبا نبودن، شخصیت افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. از آنجایی که زیبایی و زیباتر بودن حق طبیعی فرد است، انسانها در تلاشاند نقاط ضعف و ناهنجار چهره و اندام خود را با جراحیهای زیبایی تصحیح و ترمیم نمایند و ظاهر خود را جوان تر و زیباتر حفظ کنند تا خود را زیباتر و ارزشمندتر به اجتماع نشان دهند.(حق شناس، ۱۳۸۰).
ارگوتون (۲۰۰۶) در انجام پژوهشی نشان داد که ۵۳ درصد از زنان و ۱۰۰ درصد از مردانی که متقاضی جراحی زیبایی هستند دچار اختلالات روانپزشکی میباشند که اختلالات شخصیت به ویزه اختلال شخصیت خودشیفته در این گروه از بیماران خیلی رایج است.
صفات شخصیتی پنج عاملی و تصویر بدنی
صفات شخصیتی پنج عاملی، یک پیشبینی کنندهی قوی برای نگرش نسبت به اندازهی بدن(تصویر بدنی) محسوب میشود. به این صورت که تصور از خود با دلپذیر و پذیرا بودن و تعیین کیفیت ظاهر بدنی با برون گرایی ارتباط دارد. به طور کلی صفات شخصیتی پنجگانه به ویژه پذیرا بودن، بر تصویر بدنی و به خصوص پذیرش جراحی زیبایی موثر است. در همین راستا در پژوهشی در افراد متقاضی جراحی زیبایی، الگوی شخصیتی آزرده خویی و دلپذیر بودن، کمتر از افراد گروه شاهد دیده شد.صفت مسئولیت پذیری در افراد متقاضی نسبت به گروه شاهد در حد تعادل نبود و این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار بود. همچنین یافتهها نشان دادند که میزان عزت نفس افراد با احتمال پذیرش جراحی زیبایی، رابطه منفی دارد. به این معنی که افراد با عزت نفس پایین از جراحی زیبایی به عنوان وسیلهای برای بهبود خودانگارهی کلی استفاده میکنند.
بررسی تصویر تن از منظر عوامل روانشناختی زیربنایی مانند خصوصیات شخصیتی که در پس آن قرار دارد میتواند به درک دقیقتر و عمیقتر آن منجر شود. از آنجایی که خصوصیات شخصیتی از زیربنایی ترین و مهمترین عواملی هستند که میتوانند در تصویر بدنی افراد و تصمیمشان درباره آینده بدنشان تاثیر بگذارند، بررسی رابطه عوامل شخصیتی با تن بسیار اهمیت مند است.
نتایج پژوهشی دیگر نشان میدهد که از میان پنج خرده مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت، تنها وجدان گرایی به شکل معناداری تصویر بدنی را پیشبینی میکرد خرده مقیاس وجدان گرایی با بالاترین میزان تاثیرگذاری بر تغییرات تصویر بدنی با تمام ابعاد تصویر ذهنی رابطه معنادار و منفی دارد. این نتایج با پژوهش سوامی و همکاران(۲۰۰۹) هم سو است و نشان میدهد که افراد با وجدانگرایی بالا بیشتر متقاضی عملهای جراحی زیبایی هستند. از سوی دیگر نمرات بالا در خرده مقیاس وجدانگرایی از دو جنبه مثبت و منفی برخوردار است. در بعد مثبت افرادی بااراده و عملگرا هستند و در کار وحرفه خود موفقیت زیادی کسب میکنند و در بعد منفی رفتارهایی مانند ایرادگیریهای فراوان، افکار وسواسی جبری و پافشاری بسیار زیاد در زمینه انجام امور را نشان میدهند. خانجانی و همکاران (۱۳۹۱) در مطالعه خود جهت مقایسه وضعیت روانی و تصویر تن متقاضیان جراحی زیبایی با افراد غیر متقاضی، محب و همکاران (۱۳۸۸) در مطالعه مقایسهای اختلالات شخصیت در میان طالبان جراحی زیبایی و افراد عادی و نیز قلعه بندی و ابراهیمی(۱۳۸۳) در بررسی الگوهای شخصیتی متقاضیان جراحی بینی مجموعا به این نکته اذعان داشتند که متقاضیان عملهای جراحی زیبایی بیشتر از جامعه عادی دارای ویژگی های شخصیتی وسواسی-جبری هستند.
نتیجهگیری
توجه به زیبایی و زیبا بودن امری طبیعی و مهم است ولی امروزه تعریف ما از زیبایی به زیبایی ظاهری و قرار گرفتن در چارچوب های ارائه شده توسط بلاگرها و یا هنرپیشهها و مدلها محدود شده است که این امر سبب افزایش میزان نارضایتی افراد از ظاهر خود و در نتیجه آن افزایش تقاضا برای جراحیهای زیبایی است که در برخی موارد صدمات جسمی جدی به آنها وارد میکند.علاوهبر آن اکثر پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده اند از این نکته حمایت میکنند که درصد بالایی از متقاضیان جراحیهای زیبایی از اختلالات شخصیتی همچون اختلال شخصیت وسواسی،نمایشی و خودشیفته رنج میبرند.
منابع:
-دانش،سیمین، فروزنده، الهام.(۱۳۹۷) پنج عامل بزرگ شخصیت و تصویر بدنی در متقاضیان عملهای جراحی زیبایی شهر اصفهان،شناخت،۵(۱)؛۱۲۸-۱۱۵
– محمدپناه اردکان،عذرا، یعقوبی،حسن، یوسفی،رحیم.(۱۳۹۲). عوامل پیشبینی کنندهی جستجوی جراحی زیبایی،مجله اصول بهداشت روان،۱۵(۴)؛۵۴-۴۵.
-پیراهری،نیر، بیداران، صنم.(۱۳۹۶).عوامل اجتماعی موثر بر گرایش زنان به جراحی زیبایی، فصلنامه زن و جامعه،۸(۴)، ۲۴۶-۲۲۹
-قلعه بندی،میرفرهاد، افخم ابراهیمی،عزیزه.(۱۳۸۳)، الگوهای شخصیتی متقاضیان جراحی زیبایی بینی، اندیشه و رفتار،۹(۴)،۱۰-۴
-سالکی،نازیلا(۱۳۹۲).مقایسه سبک دلبستگی و ویژگی شخصیت متقاضیان جراحی پلاستیک و افراد عادی(پایان نامه کارشناسی ارشد)،دانشگاه آزاد اسلامی ،مرودشت.
-ستایشگر، افسانه(۱۳۹۴).رابطه ویژگیهای شخصیت و تنظیم شناختی هیجان با عزت نفس زنان متقاضی جراحی زیبایی(پایان نامه کارشناسی ارشد)،دانشگاه آزاد اسلامی،مرودشت.
-حسینی، فوزیه سادات(۱۳۸۸)،مقایسه ویژگیهای شخصیت،سلامت روانشناختی و تصویر بدنی زنان داوطلب و غیر داوطلب جراحی زیبایی و زنانی که تحت عمل جراحی زیبایی قرار گرفتهاند(پایان نامه کارشناسی ارشد)،دانشگاه پیام نور.
-اسماعیل بیگی،فاطمه(۱۳۹۱).مقایسه میزان وسواس و افسردگی در افراد اقدام کننده به جراحی زیبایی و ترمیمی در شهر تهران(پایان نامه کارشناسی ارشد)،دانشگاه علامه طباطبائی.
آدرس تلگرام من:
کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.