شش علامت که نشان می دهد رابطه به ازدواج منجر نمی شود
شش علامت که نشان می دهد رابطه به ازدواج منجر نمی شود یا ازدواج از هم می پاشد :
۱- رابطه ای که در آن عشق یک طرفه است :
اگر میزان علاقه و انرژی ای که یکی برای رابطه می گذارد به طرز چشمگیر بیشتر از طرف مقابل است ؛امکان اینکه هردو در رابطه دچار ناکامی شوند زیاد است.
رابطه ای که حالت متعادل دارد و دو طرف تقریبا به یک اندازه به آن علاقه دارند و سرمایه گذاری (مادی و معنوی) نسبتا یکسانی در رابطه شان می کنند دوام بیشتری دارد
روابطی که در آن زن و مرد با هم تناسب کافی ندارند و یکی از آنها از جهتی مثل : زیبایی؛ شغل؛ خانواده ؛مدرک تحصیلی؛ سن ؛ وضعیت اقتصادی و... موقعیت بسیار بالاتری نسبت به دیگری دارد در حالت عدم تعادلند و آینده خوبی برایشان پیش بینی نمی شود.
۲- رابطه ای که در آن یکی از طرفین یا هر دو به خاطر دیگری تغییر زیادی کرده اند :
اگر شما یا طرف مقابلتان به خاطر دیگری تغییری اساسی در زندگی یا شخصیت خود ایجاد کرده باشید، چه از روی اجبار و چه از روی علاقه بیش از حد و برای از دست ندادن طرف مقابل، احتمال دارد که دیر یا زود مثل فنر سر جای خودتان برگردید و رابطه را مختل کنید. افرادی که به خاطر رابطه اولویت بندی زندگی خود را تغییر می دهند، از خصوصیات زنانه یا مردانه طبیعی خود دست می کشند، از شغل آرمانی (به خصوص آقایان) یا از دلبستگی های همیشگی (به خصوص خانم ها) صرف نظر می کنند، خصوصیات شخصیتی خود را به ناگهان تغییر می دهند یا خود را مجبور به قبول اعتقادات و ارزش هایی می کنند که در عمق وجودشان آن را قبول ندارند، در واقع از همان اول چنان برداشت بزرگی از حساب پس انداز عاطفی رابطه شان کرده اند که رابطه هر لحظه ممکن است با کوچک ترین مشکل از هم بپاشد و نخواهد توانست از شرایط سختی که در هر زندگی مشترکی پیش می آید به سلامت عبور کند.
۳- رابطه ای که در آن یکی از طرفین در دسترس نیست :
افرادی که در دسترس نیستند، خواه ناخواه به رابطه آسیب می رسانند. ازدواجی که در آن قرار است شما در یک شهر باشید و همسرتان در شهر دیگر و مثلا فقط آخر ماه با هم باشید، به یک دوستی از راه دور تبدیل می شود. احتمالا الان دارید استثناهای این قانون را در ذهنتان مرور میکنید تا این حقیقت تلخ را نپذیرید، اما ما براساس قوانین کلی تصمیم گیری می کنیم نه موارد استثنا
۴- رابطه ای که به خاطر تفاهم های بی معنا شکل گرفته :
گاهی انگیزه ما برای ورود به یک رابطه، انگیزه موجهی نیست. مثلا کسی که به علم ریاضیات علاقه بسیار زیادی دارد ممکن است وقتی با فردی مواجه می شود که او هم عاشق ریاضیات است و یا حتی بدتر از آن، استاد ریاضی است این فکر به ذهنش برسد که «خودش است!». این به همان اندازه عجیب است که کسی که عاشق فرهنگ بومی آفریقای جنوبی و سبک زندگی عجیب و غریب قبایل آفریقایی است بخواهد با یکی از بومیان آفریقا ازدواج کند! اما ازدواج هیچ ربطی به ریاضیات، ماسک های قبایل آفریقای جنوبی و یا مسایلی مثل این که طرفدار چه تیمی هستید و یا اسمتان چقدر به هم می آ ید و... ندارد
ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی است که با ید براساس معیارهای جدی که تمام ابعاد یک زندگی واقعی را دربر دارد درمورد آن فکر کرد.
۵- رابطه ای که در آن شیفتگی شدید وجود دارد :
اگر شما و طرف مقابلتان آن چنان شیفته هم هستید که حتی تا تاریخ عروسی تان نمی توانید صبر کنید، آینده چندان خوشی برای رابطه تان متصور نیست. شاید این جملات برایتان آشنا باشد: «بی تو نمی توانم زندگی کنم»، «حتی یک لحظه هم نمی توانم از تو جدا شوم»، «زندگی بدون تو برایم ممکن نیست»، «بی تو می میرم»
در اینحالت مغز شما توانایی تشخیص درست و غلط را ندارد و در واقع تصمیم گیریتان برعهده هیجانات و هورمون هاست و احتمال بروز دلزدگی بعد از ازدواج برایتان زیاد است.
۶- رابطه که عجولانه و نیز بدون شناخت و تحقیقات کامل شکل گرفته نیز به ازدواج منجر نمی شود یا بعدا با شکست روبرو خواهد شد.
نکته :
انتخاب همسر نیاز به تفکر و بررسی دقیق دارد.
آدرس تلگرام من:
کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.