اختلالات روانی و علل آن
اختلالات روانی و علل آن
تعریف اختلال روانی (mental disorder) بر اساس فرهنگ و جنسیت متفاوت می باشد ولی با معیار علمی می توان آن را به این گونه تعریف کرد:
الگوی رفتار معنادار از لحاظ بالینی که منجر به رنج (دیسترس) شدید و اختلال در عملکرد زمینه های مهم زندگی فرد می شوند. این الگو نباید فقط واکنشی قابل پیش بینی و مورد تائید از لحاظ فرهنگی در برابر حادثه ای خاص مثل مرگ یک عزیز باشد.
عناصر اختلالات روانی:
۱. رنج suffering
۲. ناسازگاری وانعطاف ناپذیری maladaptiveness&unflexible
۳. پیش بینی ناپذیری و فقدان کنترل
۴. به مخاطره انداختن خود ودیگران
۵. نامعقولی وغیر قابل درک بودن
۶. ناراحتی مشاهده گر
۷. تخلف از معیارهای قانونی واخلاقی
رنج:
تجارب سخت وطاقت فرسای عاطفی،جسمانی،اجتماعی واقتصادی در زندگی متداول هستند که منجر به درد می شوند. گاهی این تجارب وحوادث شدید می باشند ودرد را به رنج (دیسترس) تبدیل میکنند ومنجر به اختلال در عملکرد روزمره زندگی می شوند.
ناسازگاری وانعطاف ناپذیری:
از بین عناصر اساسی در بهداشت روان،دوعنصر انعطاف پذیری وسازگاری نقش بسیار مهمی دارند،زیرا ناسازگاری وانعطاف ناپذیری در ارتباط با دیگران،ممکن است بهداشت روان فرد را به سمت برخی اختلالات روانی مخصوصا اختلالات شخصیت سوق دهند. در رسیدن فرد به اهدافش ،توانایی کار کردن وبرقرار کردن رابطه مطلوب ورضایتمند با دیگران ،رفتار سازگارانه وانعطاف پذیری خیلی مهم است.
پیش بینی ناپذیری وفقدان کنترل:
معمولا انتظار می رود رفتار افراد تقریبا پایدار، قابل پیش بینی وبیشتر در کنترل خودشان باشد. یک روز عاشق وروز دیگر فارغ، مشکل آفرین خواهد بود. تداوم یک ارتباط مطلوب با دیگران،مستلزم آن است که افراد برای یکدیگر پیش بینی پذیر باشند. در چنین رابطه ای ،ثبات وکنترل وجود دارد ولی در یک رابطه پیش بینی ناپذیر ، احساس آسیب پذیری و تهدید وجود خواهد داشت.
کنترل وپیش بینی پذیری دوحالت است:
حالت اول:
زمانی که عامل جرقه زننده وجود دارد.در این حالت ،بازدارنده های رفتار ناگهان از کار می افتند. مثلا پرخاشگری در دعوا قابل پیش بینی می باشد .
حالت دوم:
زمانیکه عامل جرقه زننده وجود ندارد. مثلا پرخاشگری بدون دعوا پیش بینی ناپذیر است.
به مخاطره انداختن خود ودیگران:
بعلت رفتارهای پرخطر وغیر طبیعی فرد،بهداشت روان وجسم خودش یا دیگران تهدید شده یا به خطر می افتد.
برای مثال: کسانی که از کودکان سوء استفاده می کنند ، خطری را در جامعه بوجود می آورند که غیر قابل قبول واختلال گون محسوب می شود.
نامعقولی وغیر قابل درک بودن:
یکی از جاهایی که رفتار اختلال گون تلقی می شود ،جایی است که رفتار فرد معنای منطقی ندهد. مثلا پرخوری بیمارگون ،هذیان وتوهم که دو سمپتوم مهم در طیف اسکیزوفرنی وسایر اختلالات سایکوتیک می باشند.
ناراحتی مشاهده گر:
یکی از موارد دیگر که می تواند معیار سنجش اختلالات روانی باشد، ایجاد ناراحتی در دیگران است. مثلا وابستگی افراطی،بی احساسی زیاد، تواضع بیش از حد ،پرخاشگری در مشاهده گران خود ایجاد ناراحتی شدید می کنند.
تخلف از معیارهای قانونی واخلاقی:
بعضی از رفتارها بر اساس آنچه رایج ومتعارف است ارزیابی نمی شوند، بلکه بر اساس معیارهای قانونی، اخلاقی وهنجارهای اجتماعی مورد قضاوت قرار می گیرند. مثلا کار کردن یا کم کار کردن بهنجار است ولی اصلا کار نکردن ،سمپتوم اختلال است،مگر در صورت داشتن ثروت، نبودن کار یا بیماری که مانع از کار کردن می شود. پرخاشگری یا زیاد خودداری ،زیاد جاه طلب بودن یا زیاد قانع بودن ممکن است سمپتوم اختلال روانی باشند.
آدرس تلگرام من:
کپی برداری با ذکر منبع بلامانع می باشد.